۱۳۸۶ اسفند ۲۲, چهارشنبه

. ما به چه کسی رای می دهیم ؟ ما اصلاً رای می دهیم ؟ ما خوشحال هستیم ؟ ؟ ما یاران او هستیم ؟ ما یاران کی هستیم ؟ ما مستقل هستیم ؟ ما مستقل از چی هستیم ؟ ما اصولگرا هستیم ؟ ما گرای کدام اصول هستیم ؟ ما اصلاح طلب هستیم ؟ ما طالب کدام اصلاح هستیم ؟ ما گیج هستیم ؟ ما امیدواریم ؟ ما خوبیم ؟ ما بدیم ؟ ما چه می خواهیم ؟ ما سردرد داریم ؟ ما از حرف خسته ایم ؟ ما از فحش خسته ایم ؟ ما از درد خسته ایم ؟ ما دلمان می سوزد ؟ ما اشکمان در می آید ؟ ما ترحممان می آید ؟ ما چه مرگمان است ؟ نه , ما واقعاً چه مرضی داریم ؟ ما هیجانی می شویم ؟ ما داد می زنیم ؟ ما سرخوش می شویم ؟ ما متنفر می شویم ؟ ما خجالت می کشیم ؟ ما احساس خریت می کنیم ؟ ما گم و گور می شویم ؟ ما بیدار می شیویم ؟ ما چه کسی را قبول داریم ؟ ما زده به سرمان ؟ ما همکاری می کنیم ؟ ما پرس و جو می کنیم ؟ ما در سخنرانی این و آن شرکت می کنیم ؟ ما واقعاً چرا شرکت می کنیم ؟ ما اصلاً چرا شرکت نکنیم ؟ ما گیجیم ؟ ما خسته ایم ؟ ما منگیم ؟ ما نفسمان از جای گرم در می آید ؟ ما مرفه ایم ؟ ما اوباش گریم ؟ ما باشخصیتیم ؟ ما واقعا که چی ؟ ما واقعاً از کی ؟ ما واقعاً تا کـِی ؟ ما مهم هستیم ؟ ما مگر می شود مهم نباشیم ؟ ما دانشجویان فعالی هستیم ؟ ما دانشجو هستیم ؟ ما فعال هستیم ؟ ما درس می خوانیم ؟ ما کار می کنیم ؟ ما یاد می گیریم ؟ ما می بینیم ؟ ما می فهمیم ؟ ما محترمیم ؟ ما خوبیم ؟ ما بدیم ؟ ما می خندیم ؟ ما دست می زنیم ؟ ما خوش می شویم ؟ ما اشک می ریزیم ؟ ما مشت می کوبیم ؟ ما بی ادبیم ؟ ما ؟ شما بدون ما ؟
کسی فکر کرده است ؟ آنها بدون ما ...
همین ما که معلوم نیست که هر روز می چرخانندمان . که یک روز غیوریم و فردا روز نامرد. که یک روز باشهامتیم و فردا روز بزدل . که یک روز می بینیم و فردا روز کوریم . که یک روز با ایمانیم و فردا روز کافر . این ما خمیر دست شما . ما که یک روز هستیم و فردا روز ؟

ما ؟ ما همین مردم هستیم ؟ این مردم ؟ هه ... این مردم. مردم ؟! کدام مردم ؟
این مردم که از دزدی می گویند و دزد اند ؟ این مردم که نامردند و از نامردی می گویند ؟ این مردم که کثیف اند و از کثافت می گویند ؟ این مردم که جاهل اند که نادان اند که پوچ اند که حال آدم را به هم می زنند . این مردم که خائن اند و از خیانت حرف می زنند ؟ این مردم که دروغگویند و از دروغ می گویند ؟

این مردم که شبیه ملخ های یک مزرعه اند .
رقبای خوب
این طرفی و آن طرفی
بازی عادلانه ای است ؟
لیافت هم را دارند ؟
ما محصول شرایطیم ؟
اینجا کجاست دقیقاً ؟
با این مختصات ؟
ما کجا زندگی می کنیم ؟
ما گیجیم ؟ بله ما به شدت گیجیم .
حال ما خوب است ؟
نه اصلاً اصلاً
حرفش را هم نزن
حرف حالم را ...
در این گیجی های پی در پی
من فقط دارم دست و پا می زنم .

و نیست مسکنی . نیست آبی بر این آتش . نیست درمانی بر این درد .