۱۳۸۶ خرداد ۱, سه‌شنبه

مشت می کوبم بر در

پنجه می سایم بر پنجره ها

من دچار خفقانم , خفقان

من به تنگ آمده ام از همه چیز

بگذارید هواری بزنم

آی

با شما هستم

این درها را باز کنید

من به دنبال فضایی می گردم

لب بامی

سر کوهی دل صحرایی

که در آنجا نفسی تازه کنم

آه

می خواهم فریاد بلندی بکشم

که صدایم به شما هم برسد

من به فریاد همانند کسی

که نیازی به تنفس دارد

مشت می کوبد بر در

پنجه می ساید بر پنجره ها

محتاجم !

من هوارم را سر خواهم داد

چاره ی درد مرا باید این داد کند

از شما خفته چند

چه کسی می آید با من فریاد کند ؟


مرحوم مشیری


مرتبط :

رادیو زمانه

ایلنا - سه شنبه اول خرداد ماه هشتاد و شش

ایلنا - چهارشنبه دوم خرداد ماه هشتاد و شش

ایسنا - چهارشنبه دوم خرداد ماه هشتاد و شش - خبر اول

ایسنا - چهارشنبه دوم خرداد ماه هشتاد و شش - خبر دوم

روزنامه شرق - پنج شنبه سوم خردادماه هشتاد و شش

سنجاقک

عسل نگاشت

ثلث اول

علامه بلاگ

باغ مخفی

هنوز

علیه درد مشترک

اخبار جنبش دانشجویی

عکس های مربوطه

-----------------------------

هیچ نظری موجود نیست: